امیرمؤمنان، امام علی بن ابی طالب(ع)

ضربت خوردن حضرت علي(ع) در مسجد كوفه

 ضربت خوردن حضرت علي(ع) در مسجد كوفه

(نوزدهم ماه مبارك رمضان، سال 40 هجري قمري)

امیرمؤمنان، امام علی بن ابیطالب(ع) به عنوان وصی منصوص رسول خدا(ص) و نخستین امام مسلمانان، که جامع کمالات انسانی و شخصیت بی بدیل عدالت محور در عالم بشریت بود، در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در محراب مسجد کوفه توسط شقی ترین اشقیای عالم مضروب گردید.

آن حضرت، دلیر مرد بودی که در عصر او کسی توان مبارزه رو در رو با وی را نداشت و هر کسی که به خود جرئت و جسارت می داد و پا به میدان نبرد باوی می گذاشت، مغلوب وی شده و جان خویش را از دست می داد. حتی شجاع ترین مردان تاریخ عرب چون عمرو بن عبدود و مرحب خیبری نتوانستند در برابرش کاری انجام داده و به نیستی و فنا محکوم شدند.

گروه فتنه جوی خوارج که صلابت و قاطیعیت آن حضرت و یاران وفادارش را در جنگ نهروان چشیده و عقده ای بس بزرگ نسبت به وی در دل داشتند، هیچ چاره ای برای آسیب زدن به آن حضرت در خویش نمی یافتند و پس از مشورت ها و رایزنی های زیاد به این نتیجه رسیدند که از راه نا جوانمردانه وارد عمل شده و از حالت عرفانی آن حضرت در نمازها و نیایش هایش سوء استفاده کنند و بر وی ضربه ای وارد گردانند.

بدین جهت مردی خیره سر و بی باک به نام عبد الرحمن ملجم مرادی مأمور عملیات ترور آن حضرت گردید. وی اصالتاً از اهالی یمن و از سپاهیان امیر مؤمنان(ع) در جنگ های جمل و صفین بود که پس از اعلام حکمیت در جنگ صفین و خاتمه نبرد بین سپاهیان کوفه و شام، به گروهی که نسبت به حکمیت اعتراض و خواهان ادامه جنگ با شامیان بودند پیوست و پس از مدتی در برابر سپاهیان حضرت علی صف آرایی و جنگ خونین نهروان را رقم زدند و متحمل صدمات و ضربات سختی شدند، به طوری که از جمع گروه آنان تنها در حدود ده نفر جان به سلامت بردند که عبد الرحمن بن ملجم مرادی از جمله آنان بود.

 
 عبدالرحمن بن ملجم با دو نفر از همفکران خود در مكه معظمه پيمان بست كه سه شخصيت مؤثر در جامعه اسلامي، يعني امام علي بن ابي طالب(ع) را در کوفه، معاوية بن ابي سفيان را در شام و عمرو بن عاص را در مصر و در يك شب واحد ترور و به قتل رسانند و برای چنین پیمانی سوگند مؤکد خورده و خانه خدا را بر آن گواه گرفتند.
هر كدام به سوي شهرهاي محل مأموريت خويش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادي به سوي كوفه رفت و در بيستم شعبان سال 40 هجری قمري وارد اين شهر بزرگ شد.(1)
 
وي به همراه «شبيب بن بجره اشجعي»، كه از همفكران وي بود و هر دوي آن ها از سوي "قطام بنت علقمه" تحريك و تشجیع شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 هجری قمري در مسجد اعظم كوفه كمين و منتظر ورود اميرمؤمنان علي بن ابي طالب(ع) شدند.(2) هم چنين قطام، شخصي به نام "وردان بن مجالد" را كه از افراد طايفه اش بود، به ياري آن دو نفر فرستاد.(3)

أشعث بن قيس كندي كه از فرماندهان سابق سپاه امیر مؤمنان(ع) و از ناراضيان بعدی سپاه امام علي(ع) و از دو چهرگان و منافقان واقعي آن دوران بود، آنان را راهنمايي، پشتيباني و تقويت روحي مي نمود.(4)

حضرت علي(ع) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان، مهمان دخترش ام كلثوم(س) بود و در آن شب حالت عجيبي داشت و رفتار و کردار وی دخترش را به شگفتي واداشت.

روايت شد كه آن حضرت در آن شب تا صبح بيدار بود و از اتاق بسیار بيرون مي رفت و به آسمان نظر مي كرد و مي فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمي گويم و به من دروغ گفته نشده است. اين است آن شبي كه به من وعده شهادت دادند.(5)

به هر روي، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسحد اعظم كوفه شد و خفته گان را براي اداي نماز بيدار كرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادي را كه به رو خوابيده بود، بيدار و خواندن نماز را به وي گوش زد كرد.
هنگامي كه آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گرديد و سر از سجده اول برداشت، نخست شبيب بن بجره با شمشير برّان بر وي هجوم آورد، وليكن شمشيرش به طاق محراب اصابت و نتوانست کاری انجام دهد. پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادي فريادي برداشت: "لله الحكم يا علي، لا لك و لا لأصحابك"! و شمشير خويش را بر فرق نازنين حضرت علي(ع) فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده گاهش شكافت.(6)

حضرت علي(ع) در محراب مسجد به زمین افتاد و در آن حال فرمود: بسم الله و بالله و علي ملّة رسول الله، فزت و ربّ الكعبة؛ سوگند به خداي كعبه، رستگار شدم.(7)

نمازگزاران مسجد كوفه، برخي در پي شبيب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بيابند و برخي در اطراف حضرت علي(ع) گرد آمده وبه سر و صورت خود مي زدند و براي آن حضرت گريه مي نمودند.

حضرت علي(ع)، در حالي كه خون از سر و صورت شريفش جاري بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛(8) اين، همان وعده اي است كه خداوند متعال و رسول گرامي اش به من داده اند.

حضرت علي(ع) كه توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش امام حسن مجتبي(ع) فرمود كه نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام كرد.

روايت شد، كه در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علي(ع)، زمين به لرزه در آمد و درياها مواج و آسمان ها متزلزل شدند و درهاي مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمان ها بلند شد و باد سياهي وزيد، به طوري كه جهان را تيره و تاريك ساخت و جبرئيل امين در ميان آسمان و زمين ندا داد و همگان ندايش را شنيدند. وي مي گفت: تهدّمت و الله اركان الهدي، و انطمست أعلام التّقي، و انفصمت العروة الوثقي، قُتل ابن عمّ المصطفي، قُتل الوصيّ المجتبي، قُتل عليّ المرتضي، قَتَله أشقي الْأشقياء؛(9) سوگند به خدا كه اركان هدايت درهم شكست و ستاره هاي دانش نبوت تاريك و نشانه هاي پرهيزكاري بر طرف گرديد و عروة الوثقي الهي گسيخته شد. زيرا پسر عموي رسول خدا(ص) شهيد شد، سيد الاوصيا و علي مرتضي به شهادت رسيد. وي را سياه بخت ترين اشقياء، ] يعني ابن ملجم مرادي [ به شهادت رسانيد.

بدين گونه پيشوايي شايسته، امامي عادل، خليفه اي حق جو، حاكمي دلسوز و يتيم نواز، كامل ترين انسان برگزيده خدا و جانشين بر حق محمد مصطفي(ص)، به دست شقي ترين و تيره بخت ترين انسان روي زمين، يعني ابن ملجم مرادي ملعون، از پاي درآمد و به سوي ابديت و لقاء الله و هم نشيني با پيامبران الهي و رسول خدا(ص) رهسپار گرديد و امت را از وجود شريف خويش محروم نمود.

لازم به یاد آوری است که قاتلان حضرت علی (ع) به سزای اعمال خویش رسیدند . وردان بن مجالد در همان شب زخمی شدن حضرت علی (ع) ، به دست یکی از یاران آن حضرت به نام عبد الله بن نجبه دستگیر و کشته شد و عبد الرحمن بن ملجم پس از شهادت حضرت علی (ع) در روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان قصاص گردید و  شبیب بن بجره که از ازدحام جمعیت و تاریکی شب استفاده کرده و به اطراف کوفه گریخته و مخفی شده بود ، بعد ها توسط مغیرة بن شعبه به هلاکت رسید . (10)
-------------------------------------------------

منابع:
1- البدایة و النهایة ، ج 7 ، ص 361 ؛ العدد القویة ، ص 238 ؛ الجوهرة فی نسب الامام علی و آله ، ص 113 ؛ روز شمار تاریخ اسلام (ماه های رجب و شعبان) ، واقعه بیستم شعبان ؛ المستجاد ، ص19  
2- الارشاد ، ص 20؛ الجوهرة في نسب الامام علي و آله ، ص 112 ؛ المستجاد ، ص21  
3- وقايع الايام ، ص 41؛ تاريخ ابن خلدون، ج2، ص 184
4- الفتوح (ابن اعثم ) ، ص 749 ؛ الارشاد، ص 21؛ وقايع الايام، ص 41؛ منتهي الآمال ، ج1، ص 171
5- منتهي الآمال، ج1، ص 172
6- الارشاد، ص 23؛ منتهي الآمال، ج1، ص 172؛ الجوهرة في نسب الامام علي و آله، ص 113؛ وقايع الايام، ص 41
7- الجوهرة فی نسب الامام علی و آله ، ص 114 ؛ تاریخ الیعقوبی ، ج 2 ، ص 212 ؛ منتهي الآمال، ج1، ص 174
8- منتهی الآمال ، ج 1 ، ص 174
9- همان
10- نک : الأنساب ، ج 4 ، ص 379 ؛ أنساب الاشراف – ترجمة امیر المؤمنین (ع) – ص 394 و 405 ؛ المستجاد ، ص23  

(برگرفته از کتاب روزشمار تاریخ اسلام(ماههای رمضان و شوال)، تالیف سید تقی واردی، نشر دارالثقلین)

شما اینجا هستید: خانه امیرمؤمنان، امام علی بن ابی طالب(ع) ضربت خوردن حضرت علي(ع) در مسجد كوفه